سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

انسان خطای آموزگارش را نشناسد، تا آنکه اختلاف [و دیگر نظرات] را بشناسد . [ایّوب علیه السلام]

مهر7
سه شنبه 85/12/22 ::  ساعت 4:20 عصر
توهین به پیامبر در سال پیامبر در کشور پیامبر | (انتقادی)


چند روز پیش بود که خبر سوالات آزمون ضمن خدمت فرهنگیان را به همراه چند تا از سوالاش دیدم و بسیار متاثر شدم ،

اما امروز بنا به امر مرجع تقلیدم ، گفتم در حد خودم مختصرا اینجا بنویسم.

چند تا نکته جالب توجه بود :

1 - سوالات این آزمون از کتاب «سنن النبی(صلی الله علیه و آله)» تالیف «علامه طباطبایی(رحمة الله علیه)» بود و این دستاویز یه عده از مسئولین مرتبط با این قضیه شده بود که واقعا این استدلال جای تعجب داره.

2 - نه فقط یکی ، یا دوتا ، بلکه سراسر این آزمون ، سرشار از اهانت به پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) بود و با هدف محدود و بی خاصیت جلوه دادن اسلام و شخصیت برجسته آن دریک محدوده مادی و ظاهری.

3 - یکی از جالب ترین نکات اینکه در میان این همه دوره ای که این آزمون برگزار شده ، آزمونی در سال نبی اعظم (صلی الله علیه وآله) اینگونه برگزار شد.

4 - رسول جعفریان محقق پرتلاش تاریخ اسلام گفت : یادتان هست امام در مقابل جسارت یک فرد عادی به حضرت زهراء سلام الله علیها چه واکنشی نشان داد ، اگر امروز بود سکوت میکرد ؟

5 - آقای مکارم شیرازی اصل این اقدام را شیطانی دانست.

6 - دکتر افروغ گفت : کاش وزیر استعفا میداد تا دیگران را متوجه عمق فاجعه میکرد.

7 - آیت الله نوری همدانی خواستار برخورد با این افراد جاهل شد.

8 - آیت الله جوادی خواستار حفظ حیثیت آموزش و پرورش شد.

9 - انجمن اسلامی معلمان قم : کجایند کفن پوشان و درددین داران ؟

10 - باید هوشیار بود!

- اللهم العن الذین بدلوا نعمتک و اتهموا نبیک



¤ نویسنده: نجمه صادقی آرانی


سه شنبه 85/12/22 ::  ساعت 3:13 عصر

همراهان صمیمی سلام
میگویند روزی مرد عارفی  شب هنگام از کنار خانه ای میگذشت. دید در خانه باز است و خانه تاریک است و چندین زن و مرد و بچه در حیاط  خانه روی زمین نشسته اند و به آسمان خیره شده اند. مرد عارف با کنجکاوی دلیل این انتظار در تاریکی و سکوت وهم انگیز را پرسید. صاحب خانه گفت که همه اهل خانه منتظرند تا بزرگمردی از بیرون بیاید و روشنایی و شور و هیجان را به خانه آنها بیاورد.
مرد عارف با تعجب قدم به خانه گذاشت و کنار صاحب خانه گوشه دیوار روی زمین نشست و از او خواست تا وسط حیاط آتشی روشن کند و از زنان خانه بخواهد در هر اتاق چراغی بیفروزند، سماوری جوش آورند و شامی بپزند تا دسته جمعی بخورند.
مرد عارف بیکار روی زمین نشسته بود و این اهل خانه بودند که هر کدام به کاری مشغول شدند و ساعتی بعد آن خانه تاریک و وهم انگیز به یکی از شادترین خانه های محله تبدیل شد.
در این هنگام مرد عارف لبخندی زد و گفت " ببینید عزیزان! من از همان لحظه ای که وارد این خانه شدم در گوشه این دیوار نشستم و تکان نخوردم. این خود شما بودید که باعث شدید این خانه سرد و تاریک و بی روح، این چنین رونق و شور و هیجان به خود ببیند. پس چرا بی جهت منتظر بودید تا از بیرون کسی بیاید. آی بزرگی که منتظرش بودید خود شمایید. پس از این به بعد دیگر وقت خود را در تاریکی به انتظار آمدن برکت و روشنایی از بیرون هدر ندهید و روزهای نو زندگی خود را، خودتان مبارک گردانید.!"
به هر حال ایام نوروز است و همه به هم روز نو را تبریک می گویند. اما هیچ کس نمی گوید این مبارک شدن روز نو را چه کسی باعث می شود. گویی همه منتظرند تا چیزی شبیه بابانوئل یا عمونوروز از راه دور بیاید و با خودش بسته های شادی را هدیه بیاورد. اما اگر عمونوروزی نیامد چی؟! اگر مادربزرگ پیری نبود که چند روز مانده به نوروز شروع به خانه تکانی کند و با باز کردن عمدی در و پنجره ها گرمای بخاری را کم رمق کند و همه را از رختخواب گرم بیرون بیاورد و به تقلا وادارد و اگر پدربزرگی نبود که روی درست کردن سفره هفت سین حساس باشد، چه؟
عزیزان دل! خدار رفتگان همه شما را بیامرزد. خاطرم هست که پدر مرحومم بیست روز مانده به عید با توسل به چنین اندیشه ای کل خانه را غرق در شادی و شور می ساخت. سبزه های زیبا و ظریفی را به نام هر یک از فرزندانش پرورش می داد و برای دل ما هر روز چون کودکی از آن مراقبت می کرد.
واین گونه بود که به خاطر آن ریزبینی های هنرمندانه، آن روزهای شگفت انگیز عید، هرگز فراموشمان نمی شد. اما آیا هم اکنون که آن بزرگواران در میان ما نیستند و از نعمت وجودشان بی نصیب مانده ایم جان تر ها باید قید شادی و شور و شکوه بهار و نوروز را بزنند و روزهای سال نو را در تاریکی و سردی و بی روحی روزهای عادی سپری کنند!؟ در این صورت چه کسی تضمین می کند که روزهای نو سال جدید پر برکت و مبارک باشد و اصلا در این شرایط که هیچ کس برای مبارک ساختن روز نو تلاشی نمی کند عبارت " نوروز مبارک " چه معنایی می تواند داشته باشد؟
در حقیقت هر روز نو در زندگی شما باید مبارک و پر برکت باشد. اما انتظار نداشته باشید که این برکت به زور خودش را ئارد دل و روح و حریم شما کند. خود شما هم باید هشیارانه تقلایی کنید و خودی نشان دهید، نه تنها برای خانواده خود بلکه برای دیگران. به عنوان مثال اگر می بینید عزیزی مشکل مالی دارد در قالب عیدی یا هر شکل دیگری که آزرده نشود به او حتی الامکان کمک کنید تا او هم شادی را، هم پای شما تجربه کند. یا اگر میبینید کسی به دلایلی نمی تواند به دید و بازدید شما بیاید، شما نزد او بروید. تنها وقتی همه شاد باشند و رضایتمندی و شوق در وجود همه جریان داشته باشد، برکت جاری می شود و مبارک بودن معنا پیدا می کند.

 


¤ نویسنده: نجمه صادقی آرانی


یکشنبه 85/12/20 ::  ساعت 9:46 عصر
رسول اکرم (ص)فرمودند

    دوچیز را فراموش مکن

 خدا                 مرگ

    دو چیز را فراموش کن

    به کسی که خوبی میکنی
    به کسی که در حق شما بدی میکند


    چهار چیز را نگهدار

    در مجلسی که می نشینی زبانت را
    سفره ای که پهن می شود شکمت را
    خانه ای که وارد می شوی چشمت را
    نماز که می ایستی دلت را


¤ نویسنده: نجمه صادقی آرانی


یکشنبه 85/12/20 ::  ساعت 9:13 عصر

۱-از انجام هیچ کاری نترسید.موفقیتهایتان را در سایر زمینه ها به خود یادآوری کنید.اعتماد به نفستان زیادتر وترس از شما دور می شود.

 

2-به اقدامات کوچک وآسان دست بزنیدتا نتیجه حاصله شما را برای اقدامات بزرگتر بعدی تشویق کند.

 

3-هیچ کاری بدون اشتباه تکمیل نمی شود،پس باید بدانید هرکاری ممکن است با اشتباه همراه باشد.

 

4-تواناییها، وامکانات خود راهمان طور که هست قبول کنید.

 

5-دائم به موفقیت های گذشته فکر کنید.

 

6-درراه رفتنتان محکم واستوار باشید.همواره سینه ها جلو،سربالا،پشت صاف وقدمهایتان استوار باشد.این حالت به شما اعتماد به نفس می دهد.

 

۷-سعی کنید مصمم،پرتلاش وسرزنده در محافل ظاهر شوید.

 

8-لبخند را تحت هیچ شرایطی فراموش نکنید.

 

9-انتقاد وداوری نکنید.مردم را به حال خود رها کنید.

 

10-خود را با دیگران مقایسه نکنید وکمتر نپندارید،چه بسا یک سر وگردن از دیگران بالاتر باشید.

 

11-با تکرار کلمات امید بخش ودلگرم کننده روحیه خود را بالا ببرید.

 

12-قدرشناس باشید وهمیشه دیگران را تشویق کنید . 

 

 13 –شکر گزار داشته هایتان باشید،این کار روحیه تان را بهتر می کند .

 

14-به خداوند توکل کنید .خداوند نگهدار شما است واین فکر اعتماد به نفس بی نظیری به شما می دهد.

                          

می بینید این راهها چقدر آسونه ، مطمئن باشید پس از عمل نتیجه شون عالیه عالی خواهد بود.(امتحانش ضرر نداره منم امتحان کردم)

                         

درباره

¤ نویسنده: نجمه صادقی آرانی


جمعه 85/12/18 ::  ساعت 1:47 عصر
 
 
ترسم از شب نیست....ترسم از بودن نیست....
ترسم از دلی است که پرده پوشی نداند و زمانی که بیهوده بگذرد.....
ترسم از این است که باز در امتداد شک و دلهره اسیر وسوسه اندیشه های خویش به راه خود برویم...
راهی که لحظه لحظه اش ترس است و دلهره و پشیمانی......
ترسم از تکرار است تکرار است تکراری سخت و سرد...تکراری که بی تو باشم..... بی وضو باشم......
خدایا از تکرار خود میترسم من از بی تو بودن از سکوت و بیهودگی و از تنهایی روحم سخت می ترسم....
خدای من یاریم کن تا هرگز تکراری نباشم....
که هر روز تازه تر شوم یکی دیگر شوم....
یکی نزدیک تر به تو....

خدایا در تمام لحظات عمرم همنفسم باش تا از نفس نیفتم.....

 

 

¤ نویسنده: نجمه صادقی آرانی



3لیست کل یادداشت های این وبلاگ


خانه
مدیریت وبلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه

:: کل بازدیدها :: 
3067

:: بازدیدهای امروز :: 
0

:: بازدیدهای دیروز :: 
0


:: درباره من :: 

مهر7

:: لینک به وبلاگ :: 

مهر7

:: اشتراک درخبرنامه ::